Perdic | ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (8356 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	corn-effect U	ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	nap side U	خواب فرش [با انجام عمل پرداخت الیاف از قسمت گره بصورت راست و کشیده درآمده و ظاهر حقیقی فرش را بوجود می آورند.]
	knife polishing U	[پرداخت پرزهای فرش به کمک چاقو یا تیغه تیز]
	monofilament U	الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
	dactyl U	کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
	non uniformal surfacee U	سطح نایکنواخت [ذرتی بودن سطح فرش در اثر پرداخت ناموزون اولیه و یا پاخوردگی با گذشت زمان.]
	eastern cut off U	شیوه قیچی پرش ارتفاع
	interim financing U	پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
	eastern roll U	شیوه قیچی در پرش ارتفاع باغلطیدن پس از عبور از میله و فرود روی پا
	final shaving U	پرداخت [کوتاه کردن نهایی پرزها]
	electronic U	سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
	To appear. To reveal . U	ظاهر شدن ( ظاهر کردن)
	loop pile U	پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
	shoulders U	[اصطلاحا جمع شدگی یا کیس شدن فرش در یک قسمت از آن می باشد که یا در اثر ترافیک و یا قرار دادن نامناسب مبلمان بوجود می آید. در صورتی که برآمدگی فرش برطرف نشود به الیاف آسیب زیادی می رسد و پاره می شود.]
	lop sided U	کوتاه و بلند
	unfit U	نامناسب نامناسب کردن
	long and short stitch	کوکه ای کوتاه بلند
	Short medium and long wave	موج کوتاه ومتوسط و بلند
	descentheight U	ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
	sagged U	یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
	sags U	یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
	sag U	یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
	mismatch U	دفاع بازیگر کوتاه قد در برابرحریف بلند
	all hands U	همگی اماده همگی
	trochaic U	مرکب از دو هجا که یکی بلند و دومی کوتاه باشد
	i am p to know him U	بوجود او افتخار می کنم بوجود او سرافراز یا مفتخرم
	scissored wool U	پشم مقراضی [پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.]
	long-and-short work	[بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
	maize U	رنگ ذرتی
	stentorophonic U	دارای صدای بلند
	ladder back U	دارای پشتی بلند
	landing net U	تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
	trochee U	وتد یا قافیه دو هجایی که هجای اولش بلند یا موکدوهجای دومش کوتاه یاخفیف باشد
	shorthanded U	دارای دست کوتاه
	highbrow U	دارای ابرو وپیشانی بلند
	egghead U	روشنفکر دارای افکار بلند
	eggheads U	روشنفکر دارای افکار بلند
	undulant U	دارای عوارض پست و بلند
	loudmouthed U	وراج دارای صدای بلند
	high mind U	با مناعت دارای احساسات بلند
	platyrrhine U	دارای بینی پهن و کوتاه
	woofer U	دارای صدای کوتاه و گرفته
	solstitial U	دارای دوره تحول کوتاه
	asbestos U	سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
	high grown U	دارای سبزیکای یا درخت کاری بلند
	overmasted U	دارای دیرکهای زیاد بلند یاسنگین
	abiston U	سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
	low browed U	پایین افتاده دارای سردر کوتاه
	orthocephalic U	دارای سر نسبتا کوتاه وصورت پهن
	ply yarn U	نخ چندلا [در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
	longhair U	علاقمندی غیر عقلانی دارای موی بلند
	long haired U	علاقمندی غیر عقلانی دارای موی بلند
	shaggy ugs U	فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
	proceleusmatic foot	وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد.
	proceleusmatic U	وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد
	To keep up appearances. U	ظاهر را حفظ کردن ( حفظ ظاهر کردن )
	arachnoid villi U	پرزهای عنکبوتی
	taste papillae U	پرزهای چشایی
	lingual papillae U	پرزهای زبان
	burning U	دوارشور کردن فرش جهت کهنه کردن ظاهر آن
	shear U	قیچی کردن
	shared U	قیچی کردن
	snip U	قیچی کردن
	share U	قیچی کردن
	snipping U	قیچی کردن
	snipped U	قیچی کردن
	shares U	قیچی کردن
	fungiform papillae U	پرزهای قارچی شکل
	english setter U	نوعی سگ انگلیسی که دارای پشم بلند ونرم سفیدرنگ یارنگین میباشد
	to turn something U	تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
	mismate U	وصلت نامناسب کردن
	napping waste U	ضایعات عمل خارزنی [این ضایعات در فرش های دستی بعد از پرداخت و یا در هنگام مقراض کاری بوجود آمده و در فرش های ماشینی پس از خار زدن سطح فرش بوسیله ماشین حاصل می شود.]
	trim U	یکنواخت کردن با قیچی
	add insult to the injury <idiom> U	[بدتر کردن یک وضعیت نامناسب]
	shear U	شکاف دادن قیچی کردن
	subscribe U	تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
	subscribes U	تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
	subscribed U	تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
	subscribing U	تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
	nep U	پرز [تل] [گلوله ای کوچک از الیاف که در سطح پارچه یا فرش بوجود می آید. این عارضه هنگامی که الیاف طول بلندتری داشته باشند به علت پیچ خوردن آنها به یکدیگر بوجود می آید.]
	zinjanthropus U	شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
	drop height U	ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
	barometric altimeter U	ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
	terrain clearance U	حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
	flare dud U	گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
	pressure altitude U	ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
	sextant altitude U	ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
	generated U	بوجود اوردن تناسل کردن
	ingenerate U	احداث کردن بوجود اوردن
	begets U	بوجود اوردن ایجاد کردن
	generating U	بوجود اوردن تناسل کردن
	beget U	بوجود اوردن ایجاد کردن
	generates U	بوجود اوردن تناسل کردن
	generate U	بوجود اوردن تناسل کردن
	begetting U	بوجود اوردن ایجاد کردن
	pile height U	ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
	stop and go U	پاس با دویدن گیرنده توپ به جلو و توقف کوتاه و دوباره به جلو برای پاس بلند
	iamb U	یک هجای کوتاه و یک هجای بلند
	pave U	[صاف کردن و یکنواخت سازی لبه یا انتهای فرش با قیچی]
	altitude separation U	اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
	Not that I remember . U	تا آنجا که من یاددارم خیر ( اینطور نبوده )
	psilanthropism U	عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
	psilanthropy U	عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
	snub nosed U	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
	snub-nosed U	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
	pug nosed U	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
	acrylic lacquer	لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
	one anda U	همگی
	totyality U	همگی
	entire U	همگی
	en masse U	همگی
	We've never had it so good. <idiom> U	وضع [مالی] ما تا حالا اینقدر خوب نبوده است.
	all hands parade U	همگی به رژه
	the tribes are all up U	ایلات همگی
	altogether U	همگی مجموع
	all U	هرگونه همگی
	all- U	هرگونه همگی
	absolute altimeter U	ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
	safe altitude U	ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
	chance medley U	ادم کشی اتفاقی که باسوء قصدنبوده وغیرعمدی هم نبوده است
	to prove an a U	اثبات اینکه شخص هنگام وقوع جرم دران محل نبوده
	maximum ordinate U	حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
	transition altitude U	ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
	Everyone sends their regards to you. U	همگی بهت سلام رسوندن.
	Young and old. U	کوچک وبزرگ (همه و همگی )
	necessaries U	در CLمنحصر به مایحتاج اولیه زندگی نبوده بلکه به وضع زن و اطفال بستگی دارد
	shoot U	زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
	shoots U	زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
	They were all either kI'lled ou taken prisoners . U	همگی آنها کشته یا گرفتا رشدند
	omnibus wire U	سیمی که همگی جریان الکتریک از ان می گذرد
	progress payment U	پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
	matte U	فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
	matt U	فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
	peers of the realm U	بزرگانی که می توانند همگی در مجلس اعیان به نشینند
	clackvalve U	دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
	touted U	بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
	touting U	بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
	tout U	بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
	touts U	بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
	deferred exit U	انتقال کنترل به یک زیربرنامه در زمانی که قابل پیش بینی نبوده و حادثهای غیر مترقبه ان را مشخص میکند
	altitude acclimatization U	عادت کردن به ارتفاع منطقه
	release altitude U	ارتفاع رها کردن بمب
	ocant altitude U	ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
	command altitude U	ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
	short lunge U	نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
	blast U	منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
	blasts U	منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
	usance U	مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
	dirndl U	نوعی دامن بلند با کمر بلند
	low altitude U	ارتفاع کم ارتفاع پست
	sets of bill U	نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
	unit matrix U	ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
	at first glance <adv.> U	به صورت ظاهر
	at face value <adv.> U	به صورت ظاهر
	Outwardly . on the face of it. U	بصورت ظاهر
	at face value <adv.> U	به ظاهر امر
	to the casual eye <adv.> U	به ظاهر امر
	at face value <adv.> U	بر حسب ظاهر
	at first glance <adv.> U	به ظاهر امر
	at first glance <adv.> U	بر حسب ظاهر
	to the casual eye <adv.> U	بر حسب ظاهر
	to the casual eye <adv.> U	به صورت ظاهر
	launch U	به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
	launching U	به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
	launches U	به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
	launched U	به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
	trapdoor U	فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
	trapdoors U	فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
	I hate to rain on your parade, but all your plans are wrong. U	از اینکه کارت را مختل کنم بیزارم، اما برنامه هایت همگی اشتباه هستند.
	altitude height U	سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
	pip matching U	روش بصری روانه کردن انتن رادار در ارتفاع و سمت
	With her pompous ( deceptively impressive ) appearance. U	با ظاهر غلط اندازش
	to appear before the court U	در دادگاه ظاهر شدن
	low airburst U	ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
	apparent altitude U	ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
	timeless U	نامناسب
	unsuitable U	نامناسب
	untoward U	نامناسب
	unhandsome U	نامناسب
	infelicitious U	نامناسب
	maladapted U	نامناسب
	inappropriate U	نامناسب
	unsuitably U	نامناسب
	unmeet U	نامناسب
	improper U	نامناسب
	foreign U	نامناسب
	inapt U	نامناسب
	misbecoming U	نامناسب
	malapropos U	نامناسب
	stop order U	دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
	fate U	پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
	fates U	پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
	droppage U	کسری پرداخت کسر پرداخت
	He came under the guise of friend ship . U	درقالب دوستی ظاهر ( وارد ) شد
	To keep up appearances. For forms sake. U	برای حفظ ظاهر( آبرو)
	Appearances are deceptive. U	فریب ظاهر رانباید خورد
	To appear on the scene (stage). U	روی صحنه ظاهر شدن
	On the face of it. Outwardly. U	بظاهر امر ( بر حسب ظاهر )
	burnish U	پرداخت کردن
	tumbled U	پرداخت کردن
	tumble U	پرداخت کردن